سلام و صد تا سلام به روی ماه گل دختر ناز خودم مامانی بدونه مقدم میخوام برات چند تا از حرفهای قشنگت رو بنویسم که مبادا یادم بره و توی دفتر خاطراتت ثبت نشه عزیز دلم.
سونیا: مامان معدم درد میکنه معدم داره میترکه
من وای مامان خدا مرگم بده کجات درد میکنه برای چی؟
سونیا :معدم درد میکنه برای اینکه شنگول و منگول رو من خوردم
و من و بابایی :
درو باز کردی لولاش روغن نداره صدا میده گفتی مامان
من :بله چی شده مامان
سونیا :این چه دریه آخه ؟
من:مگه چه شه در مامانی عیبی داره
سونیا :آخه این در این نجاره برای ما اورده همش قرچ و قرچ صدا میده
من :
بابایی: سونیا امروز رفته بودی خونه عزیز چیکار کردی؟
سونیا : عمه رو گذاشتم روی امپاز(تیکه کلام فیروز در سریال دود کش)
من و بابایی:
با هم نشستیم داریم شبکه پویا تماشا میکنیم البته شما تماشا میکنی و من دنبال کاری خودم هستم میخواد یک کارتن پخش کنه
سونیا: مامان این چه کارتونی میخواد بگذاره
من:(اصلا هواسم نبود ومشغول کارهای خودم بودم)نمیدوم مامان
سونیا:بچه جون هواست کجاست خوب این کارتون شکرستان دار میذاره دیگه
اگر چیزی یادم اومد بهش اضافه میکنم گل دختر قند عسلم فعلا تا پست بعدی در پناه حق .
30/4/1392