سونیا

سونیا جان تا این لحظه 14 سال و 4 روز سن دارد

ماه مهر

سلام دختر برگ گلم خوبی عسلم این روزها بوی ماه مهر همه جا رو پر کرده هوا هم داره یواش یواش سرد میشه به طوری که دیروز ظهر که داشتم میبردمت خونه عزیزجون بگذارمت و برم سرکار با این که سر ظهر بود ولی باد و غبار بود. و سرمای هوا هم کاملا محسوس بود به طوری که شما میگفتی مامان هوا خیلی سرده پائیز شده گفتم بله دخترم پائیز که بشه ننه سرما هم کم کم میخواد سرو کلش پیدا بشه و هوا سرد بشه. گفتی یعنی میخواد برف بیاد گفتم نه مامانی برای برف هنوز زود, برف توی زمستون میاد, توی پائیز هوا سرد میشه, برگ درختها میریزه ,بارون میاد .بعدش که زمستون شد برف هم میاد. خوب داشتم برات از مدرسه می گفتم و اول مهر من هم از اون بچه هایی بودم که عاشق مدرسه بودم و این روزها توی پوست خودم نمی گنجیدم یادمه روز اول مدرسه ها کلاس اول ابتدایی انقدر ذوق و شوق مدرسه داشتم که مقنعه ام رو یادم رفت سرم کنم کمی از راه رو رفته بودم که یک دفعه داداشم که با هم داشتیم میرفتیم مدرسه گفت پس مقنعه ات کو؟ و من دوباره برگشتم خونه و مقنعه ام رو سرم کردم و برگشتم مدرسه از روز اول مدرسه رو خیلی دوست داشتم و خانم معلم مون رو هم خیلی دوستش داشتم خانم کریمی انشالله هر کجا هستند خدانگهدارشون باشه ایشون خیلی مهربون بودند و من از مهربونی زیاد گاهی اوقات که میخواستم ازشون اجازه بگیرم اشتباها به جای خانم میگفتم مامان اجازه .وخیلی خاطرات دیگه که هیچکدومش مثل حالا رنگی و فانتزی و تجملی  نیست که برات بخوام بنویسمش همشون اون زمان ساده و بی تجمل بودن و حالا غبار زمان کهنه شون کرده نه دفترهای باجلدهای رنگی داشتم نه جامدادی آهنربایی حتی کیفم هم مثل مال حالا آب و رنگ نداشت همه چی خیلی ساده بود خیلی. یک مقنعه مشکی داشتم برخلاف حالا که همه مقعنه ها سفیده انقدرم سرم کوچولو بود که نزدیک هفت هشت سانت زیر چونه اش رو مجبور شدند برام بدوزند و یک مانتو شلوار طوسی که خیلی هم دوستشون داشتم دوتا مدا مشکی و یک مداد قرمز خیلی خوشگل که حالا اصلا مداد با اون رنگ قشنگ ندیدم و مثل بقیه بچه های دهه پنجاهی و دهه شصتی پاک کن قرمز و آبی که بد تر همه چی رو خراب میکرد و مداد تراش گرد که من همیشه عاشق رنگ سبز و قرمزش بودم یک جعبه مداد رنگی کوچولو 6 رنگ هم داشتم با چند تا دفتر که روی اونها عکس چند تا خوشه گندم بود و پشتشون نوشته بود تعلیم و تعلم عبادت است البته اون موقع اکثر دفتر ها کاهی بود و اگر یک دونه سفیدش رو میگرفتیم کلی ذوق و شوق میکردیم. یادمه اون زمانها عموم کارمند بانک بود و از طرف بانک هر سال اول مهر بهشون مقداری لوازم التحریر میدادند عموم اون موقع مجرد بود برای همین همه لوازم و تحریری رو که بهش میداند و با مقداری جلد آماده ویا نایلون و کاغذ کادو برای ما می آورد خودشم کتابهامون رو با سلیقه مینشست و جلد میکرد و من همیشه از این بابت به هم کلاسی هام کلی پز میدادم .و اما شما  حالا یکی از سوالات شما این هست که من کی بزرگ میشم ؛من کی میرم مدرسه ,مخصوصا وقتی که از کنار یک مدرسه بگذریم و من منتظر اون روزم که بفرستمت مدرسه و از الان ذوق و شوق اون موقع رو دارم چون ماه مهر بود این پست رو برات گذاشتم و دیروز یک شعر خیلی زیبا دیدم از یک شاعر خوش قریحه که خیلی به دلم نشست و خواستم برات بگذارم تا شما بخونی.

خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درس‌های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مکارو دزد دشت وباغ
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید
تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پرازتصمیم کبری میشدیم
پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسی‌های من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید
همکلاسی‌های درد و رنج و کار
بچه‌های جامه‌های وصله‌دار
بچه‌های دکه خوراک سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ‌ها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانی‌ترین احساس من
بازگرد این مشق‌ها را خط بزن
.
یادش بخیر بچگی.....

 

پی نوشت:

شعری زیبا و نوستالژیک از:محمد علی حریری جهرمی

 

خوب عزیز دلم من دیگه باید برم سعی میکنم به زودی برات پست بزارم البته در مورد خود خودت نه خاطرات خودم تا بعد در پناه معبود یگانه

1392/7/4



 


تاریخ : 04 مهر 1392 - 19:57 | توسط : مامان سونیا | بازدید : 2709 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی