سونیا

سونیا جان تا این لحظه 14 سال و 1 ماه و 10 روز سن دارد

موهای چتری

سلام گل دختر شیرین زبون من الهی مامانی فدای دخمل شیرین اداش بشه این روزها آنقدر شیرینی و شیرین حرف میزنی که من  دلم میخواد درسته قورتت بدم  همه حرفات شیرین اما من چون دیر به دیر میام تا بنویسم خیلی هاش رو یادم میره حالا هر چی یادم بیاد رو برات مینویسم .

یک برس یا شونه برمیداری و میفتی به جون این موهای من و هی شونه میکنی هی شونه میکنی که از سوزش و خارش سر نمیدونم از دستت چیکار کنم. بهم میگی بگذار شونه کنم میخوام موهات  رو برات چتری بزنم به هیچ طریقی هم از این کارت دست بردار نیستی. یا چند روزی هست گیر دادی میگی مامان موهای من رو چتری برام بزن (آخه توی کتاب عکس یک دختر هست موهای جلوش چتریه )عمه بهت گفته دوست داری مامان موهات رو چتری بزنه شما هم حسابی خوشت اومده و گیر دادی به چتری کردن موهات .بابایی دیشب بهت گفت میخوای موهات رو خیلی کوتاه  کنیم مثل پسرا گفتی نه بابا اگر پسر میخوای برو برای خودت یه پسر بیار من موهامو کوتاه نمیکنم پسرت بشم  من سونیام پسر نمیشم .

دیشب اومدی نشستی پیشم میگی مامان سونیا نباید حرفهای بد بزنه نباید به بزرگترها  بگه تو باید بگه شما سونیا نباید چیپس و پفک و از این جورچیزا بخوره براش ضرر داره .باید قبل از اینکه چیزی رو بخواد  از کلمه لطفا استفاده کنه  وقتی میخواد چیزی رو به کسی بده بفرمائید بگه مگه نه

اومدی میگی مامان پاشو دوربینو بده میخوام از جک جونورا عکس بگیرم این اصطلاح رو از کجا یاد گرفتی الله اعلم البته فکر میکنم از تلوزیون یاد گرفتی وگرنه جای دیگه این اصطلاح رو از زبون کسی نشنیدی 

تمام سریالهای تلویزیون رو دونه به دونه با شخصیتهاش میشناسی به طوری که دیگه دیشب آنقدر سوال پیچم کردی میخواستم چند تا جیق از دستت بکشم دیشب میخواستم سریال بالهای خیس رو ببینم که اومدی نشستی و گفتی مامان فیلم افرا و ساراست گفتم بله شما هم نشستی هی سوال کردی چرا اینا ملافه هاشون خونیه  چرا تو بیمارستانن چرا دکتر اومد بالا سرشون چرا مریض شدن این کیه دکتر  اومده بالای سرش دو باره اون یکی رو توی اتاق عمل نشون میداد پرسیدی این کیه چرا اینطوری شدن هرچی بهت گفتم مامان نبین شما .بدرد شما نمیخوره این قسمتش بگیر بخواب باید صبح زود از خواب بلند شی ولی کو گوش شنوا هی سوال کردی هی سوال کردی منم نمیدونستم چی برات بگم یک کوچولو چیزی در حد سنت باشه برات توضیح دام اما ابدا قانع نشدی (خدائیش نمیدوستم چی بگم برات)

جدیدا کلمه عاشقتم رو یادگرفتی و دائم استفاد میکنی مامان من عاشقتم . مامان برام پت و مت بزار من عاشق پت و متم . مامان بابا کجا رفته من دلم براش تنگ شده من عاشق بابام . صبح عمه میخواد بیاد دنبالم من رو ببره من عاشق عمه و توام و این کلمه عاشقتم در مورد مواد خوراکی و عروسک ولباس و هرچیزی دیگه ای برات کاربرد داره

وکلمات دیگه اینه مامان اینو چند خریدی چند تومن شده حالا هرچی میخواد باشه و قیمتی رو هم که خودت خیلی دوست داری هفتاد وده تومنه(مامان این بلوزت رو چند خریدی؟20 تومن،مامان این دامن رو چند خریدی، مامان نون رو چند خریدی؛مامان روسری رو چند خریدی؛و این سوال شامل همه چی میشه هرچی که من بپوشم بخرم و یا بخورم هرچیزی که بیاد خونه ما)ویا میگی مامان این رو کی خریدی و یا این رو کی برات خریده

هر چیزی که یک کم گرد باشه حالا هرچند بزرگ باشه مثل پرتقال،سیب،لیموترش و... می گیری توی دستت تا باهاش پر و پوچ بازی کنی اول میگیریش توی دستت بعد دستت رو میبری پشتت و دوباره میاری جلوی من و میگی توی کدومه هرچی میگم مامان این خیلی بزرگ از دستت بیرونه و همش پیداست حرفم رو گوش نمیکنی و به بازی خودت ادامه میدی و جالب اینجاست که هر چند بارم که دستت رو پشتت میبری دستت رو عوض نمیکنی بازم چیزی رو که مثلا قایم کردی توی همون دستت هست که از اول بود.

با عمه حرفتون شده بهش گفتی اگر من رو اذیت کنی میرم وبلاگت رو حذف میکنم

خوب اینا باشه بقیه اش باشه برای بعد عزیز دلم اگر یادم بیاد بعدا برات مینویسم در پناه باریتعالی نازنینم

1392/2/18

 

 


تاریخ : 19 اردیبهشت 1392 - 03:19 | توسط : مامان سونیا | بازدید : 1328 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی